کلام ناب
یکی از امتیازات ایشان که شاید بتوان گفت در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای هیچکدام از فقها و علما پیش نیامده اشتغال ایشان به پاسخگویی استفتائات در حدود 80 سال است.
در برخى هیئت هاى مذهبى اشعارى سروده و خوانده مى شود که در ضمن آن لفظ جلاله «الله» را به ذوات عصمت و... نسبت مى دهند؛ مثلاً گفته مى شود: من على اللّهى ام. از آن حضرت تقاضا مى شود جهت تنویر افکار، نظر مبارک خود را مرقوم فرمایید.
اگر اکثریت مردم یا بخش عظیمی از انسان ها گمراه باشند و فقط جمعیت هدایت یافته منحصر به مسلمین و از آنها نیز منحصر به «فرقه ناجیه» باشد، آیا با هدایت عامّه خدا و اسم شریف «الهادی» ـ که همه را شامل و فراگیر است ـ منافات ندارد و موجب حرمان اکثریت از هدایت الهی نمی گردد؟
آنچه از اسماء الله در قرآن مجید آمده است ـ برحسب بعضى کتب تفاسیر ـ 127 اسم است. علامه مجلسى در کتاب توحید در «أبواب أسمائه تعالى»، باب سوم آن را به باب «عدد أسماء الله تعالى و فصل إحصائها و شرحها» اختصاص داده است.
راجع به «اسم اعظم» اقوال و آراى متعدّدى وجود دارد. حضرت صادق علیه السلام فرموده اند: خداوند اسم اعظم را 73 حرف قرار داده، و به آدم ۲۵ حرف؛ به نوح ۱۵ حرف؛ به ابراهیم، هشت حرف؛ به موسى چهار حرف و به عیسى دو حرف عطا فرمود. پس عیسى به آن دو حرف احیاء موتى و اِبراء اَکمه و اَبرص مىکرد و به محمّد صلی الله علیه و اله و سلم 72 حرف عطا فرمود و یک حرف را براى خود برگزید.
کتاب های اعتقادی که بزرگان تألیف کرده اند، بسیار است و از لحاظ اختصار و تفصیل و ملاحظات دیگر با هم تفاوت دارند. اجمالاً از قدمای علما در زمینه اعتقادات کتاب هاى مورد اعتمادى در دست داریم که یا مستقلاً در زمینه اهم امور اعتقادى و یا در رشته خاص تألیف شده و یا در مقدمه تألیفات خود مسائل اعتقادى را بهطور مشروح یا مختصر مطرح فرموده اند.
بعضی از مادّیین، مثل «هگل» و دیگران، با غرور زیاد گفتهاند: «مادّه و حرکت را به من بدهید، جهان را میسازم». منظور آنها از ماده و حرکت چیست؟
آیا تقسیم وجود به ممکن الوجود، واجب الوجود، ممتنع الوجود اشکالی دارد؟ در کتابی نوشتهاند که: بعضی از اروپائیان بر این قاعده عقلیه قطعیه که: «هر آنچه در ذهن انسان تصوّر میشود یا ممکنالوجود، یا واجبالوجود و یا ممتنعالوجود است» اشکال کردهاند، و علمای ما جواب دادهاند. بفرمایید: آیا اشکال آنها نظیر اشکال تصوّر کردن […]
بشر از آن روز كه توانست خود را با ديده فهم و خرد، ببيند و به جهان بنگرد، اين سؤال برايش پيش آمد که هدف از خلقت و آفرينش اين دنیا چیست؟