کلام ناب
معجزه بی نظیر
جهانی مبهوت از نهضت علمی امام صادق علیه السلام
معارفی از زندگانی حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
راه او بشریت را نجات خواهد داد
رابطه توحید و ولایت شرح حدیثی از حضرت امام رضا علیه السلام
جهان بشریت در سوگ خاتم الانبیاء
دلائل پیشنهاد نشدن صلح از جانب امام علیه السلام
دفع اغفال و پیشنهادهای داده نشده
در باب فدک اگر مخالفین ایراد کنند که «از لحاظ موازین قضای مدعای حضرت صدیقه طاهره علیها السلام ثابت نشد با عنایت به اینکه امیرالمومنین علیه السلام در قضیه ادعای امیرالمومنین علیه السلام بر زره نیز به لحاظ فقد دلیل در محکمه قاضی که خودشان گمارده بودند ملاحظه شأن امیرالمومنین علیه السلام و عصمت ایشان را نکرد» چه پاسخی می توان داد؟
چگونه در بحث ولایت فقهاء به توقیع شریف که سنداً و دلالتاً مخدوش است تمسّک مى شود؟
چگونه غیبت امام با تماس مردم و استغاثه از آن حضرت مفهوم پیدا می کند؟
اگر حکایت هایى در مورد مداخله حضرت در عصر غیبت، در امور براى شخصى یقین آور نباشد، چگونه مى توان براى امام غایب فایده اى تصوّر نمود؟
نصب امام در صورتى که غایب از انظار باشد و متصرّف در امور و رتق و فتق و اصلاح احوال جامعه نباشد، چه فایده اى دارد؟
آیا احادیث «امان» عقلاً صحیح است؟ چرا با وجود امام علیه السلام، شاهد بلایاى ارضى و سماوى هستیم؟
آیا روایاتى که علم ما کان و ما یکون را براى امام ثابت مى کند، صحیح است؟ در صورت صحّت، چرا اقدام به هلاکت خود مى نمودند؟
س. از خطيبى شنيدهام كه حضرت على علیه السلام از شهادت خود در روز بيست و يكم رمضان به وسيله «ابنملجم» ـ عليه اللعنة ـ آگاهى داشته است. چرا علاج واقعه را قبل از وقوع نكردند با وجود آنكه قرآن فرموده: (لَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ)؟
ما معتقد به عصمت انبیا هستیم؛ اما در قرآن آیاتى هست که از ظاهر آیه برمى آید که بعضى از انبیا از پروردگار طلب مغفرت نموده اند؛مانند حضرت آدم و حضرت یونس و به ویژه در مورد موسى بن عمران در سوره «قصص» آیاتى به چشم مى خورد که صراحتاً دلالت دارند که حضرت موسى یک نفر را کشته و سپس اقرار مى کند که این عمل، عمل شیطان بوده؛ آنگاه تقاضاى عفو و بخشش مى کند، و خداوند متعال هم او را عفو مى نماید. مستدعى است نظر جامع و مستدلّ خود را مرقوم فرمایید.
بعضى در استدلال به آیه شریفه «تطهیر»، بر طهارت و عصمت اهل بیت علیهم السلام شبهه مى نمایند که اگر اراده موجود در آیه، اراده تکوینى است؛ چون تخلّف آن از مراد ممکن نیست، اثبات فضیلتى نمى کند؛ چرا که اراده تکوینى خدا در کار موثّر است، و اگر اراده تشریعى است که نسبت به تمام عباد و در مورد همه است، پاسخ این شبهه چیست؟