حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

پنجشنبه, ۷ فروردین , ۱۴۰۴ Thursday, 27 March , 2025 ساعت ×
قرآن کتاب زندگی
۱۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۱
ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 5– قرآن کتاب زندگی
پ
پ

ماه مبارک رمضان عالی ترین مکتب تربیت و اخلاق – از سلسله نوشتارهای مرجع ولائی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره – شماره 5– قرآن کتاب زندگی

تمسّک به قرآن

ما مسلمانان بر آن عقیده ایم که قرآن، نور و رحمت و هدایت به سوی خیر و سعادت است و کافی تر و جامع‎تر از آن دستوری برای بشر نیامده و نخواهد آمد و جامعه انسانی باوجود احکام قرآن و مکتب اسلام به هیچ نظام و قانون دیگری احتیاج ندارد.

شک نداریم که اگر تعالیم قرآن به اجرا درآید، نقاط ضعف و نابسامانی هایی که زندگی جوامع بشری را فرا گرفته، مرتفع خواهد شد و برادری و عدل و داد، جهان را فرا خواهد گرفت.

بنابراین، وظیفه ماست که به حکم حدیث شریف و متواتر:

«إِنِّی تَارِک فِیکمُ الثَّقَلَینِ کتَابَ اللهِ وَعِتْرَتِی مَا إِنْ تَمَسَّکتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً».

به قرآن و عترت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم متمسّک شویم و رسالت قرآن را به جهانیان برسانیم؛ مبدأ و مقصد انجام حرکات و نهضت‎ها، اقدامات و انقلاب‎های اصلاحی را، تعالیم قرآن قرار دهیم؛ و همواره آن را نقطه شروع و نقطه پایان، مصدر هدایت و منبع جهش بدانیم. در تمام شئون و نواحی زندگی فقط به قرآن و عترت رجوع نماییم و آن را یگانه میزان و قانون محترم و واجب الاتباع دین و دنیا دانسته، در هیچ اقدام و هیچ حال از آن غافل نگردیم.

بدیهی است که مسلمان نمی‎تواند قرآن را از زندگی، اجتماع و دین و دنیای خود دور کرده و به جدایی دین از دنیا و روحانیت از سیاست، قایل شود.

مسئولیتی که متوجّه ما مسلمانان، می‎باشد، این است که به جدایی دین از دنیا تسلیم نگردیم؛ اگرچه بسیاری، نادانسته و جاهلانه این جدایی را پذیرفته اند.

هر فرد مسلمان باید به این پرسش‎ها پاسخ گوید:

آیا ما قرآن را مصدر واقعی اقدامات و منبع الهامات می‎دانیم؟ و برای اخطارات و ابلاغات اعتبار قایلیم؟ آیا در ایمان به قرآن و راهنمایی‎های آن جدّی و پابرجا و استوار هستیم؟

آیا برنامه زندگی ما از قرآن گرفته شده است؟ و به قدر یک رژیم درمانی و بهداشتی و یک نسخه پزشک، از کتاب خدا پیروی می‎کنیم؟ و آیا می‎توانیم به این پرسش‎ها پاسخ مثبت بدهیم؟ تا وقتی که زندگی، اجتماع، اعمال و رفتار، دروس و برنامه حیاتی به گونه ای باشد که در برابر این سوالات، جواب مثبت نداشته باشیم، از حریم امن و کرامت و عزّت قرآن مجید دور هستیم.

 

قرآن و اجتماع اسلامی

تشخیص و تمیز اجتماع اسلامی از جوامع دیگر به این است که مصدر افکار و افعال و سلوک اجتماعی، تربیتی، تجاری، سیاسی و مبدأ تحرّک و محور تمام فعّالیت های علمی، صنعتی و اصلاحی، «قرآن» و «سنّت» باشد. ازاین رو، اگر مسلمانان بتوانند در آغاز و مطلع قرن پانزدهم چنین انقلابی در جهان اسلام و در جوامع خود به وجود آورند، آینده آنان سعادت بخش و مقرون به رستگاری و آزادی خواهد بود و برای ابلاغ رسالت اسلام به جهانیان و نجات بشر از این همه سرگردانی و گمراهی، لیاقت و شایستگی خواهند یافت.

با کمال تأسّف، جهل به احکام و تعالیم و ارشادات قرآن و عدم دست‎یابی بسیاری از مسلمانان به اهداف واقعی و مقاصد این دین حنیف، سبب شده که افرادی به اصطلاح روشنفکر امّا گمراه و کم اطّلاع این حقیقت که قرآن باید مبدأ تحرّک و مصدر اقدامات و سازنده اجتماع باشد را انکار و یا در آن تردید نمایند.

اگر این گونه افراد، در نظراتی که اظهار می‎دارند، مقصدشان تقلید کورکورانه از بیگانگان و تأیید دشمنان اسلام و مزدوری برای آنها نباشد و در عقیده خود اصرار و لجاجت ندارند، باید با ادلّه و براهین و تذکر آیات محکم قرآن در مسائل مهمّ سیاسی، اجتماعی و انتظامی آنان را قانع سازیم که انسان در هر دور از ادوار حیات و در هر عصری از اعصار و در شئون مختلف از قبیل: حیات دنیا و آخرت، روح و جسم، ظاهر و باطن، انفرادی و اجتماعی، محتاج به هدایت خدا و استمداد از رهبران آسمانی و پیروی از برنامه های جامع الهی است و چنانچه تحقیق و مطالعه در ادیان و کتب آسمانی و مکتب‎های اجتماعی نشان می‎دهد، غیر از قرآن، دستورالعمل دیگری ـ ‎که جاودان و کافی و شامل تمام نواحی زندگی باشد‎ ـ وجود ندارد.

افراد دیگری فکر جدایی دین و دنیا را پیش کشیده و می‎خواهند دایره هدایت قرآن را تنگ کرده و دین را منحصر به عبادات، اخلاقیات و عقاید سازند و درحقیقت، قرآن را صرفاً یک کتاب اخلاق یا یک کتاب دعا تلقّی کرده و آن را در مجالس ترحیم و بر سر قبور اموات بخوانند و هنگام سفر، به همراه آن مسافر را بدرقه کنند و یا در سند ازدواج و جهیزیه، از روی تبرّک، وجود یک جلد قرآن را ذکر کنند و یا آن را به بازوی خود ببندند و شاید عدّه قلیلی هم باشند؛ که گاه گاهی به فیض تلاوت آن نایل شوند.

امّا آیا انتفاع و استفاده از قرآن، فقط همین است و معنای «وَمَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَی الْجَنَّهِ» این می‎باشد؟

بدیهی است افرادی که قرآن را از دنیا و از اجتماع، از معاشرت و مجالست، از اداره مملکت و منزل و امور دیگر جدا ساخته و اسلام را در فکر و عمل تجزیه کرده اند، گمراه هستند؛ زیرا برحسب محکمات آیات قرآن و اجماع مسلمین و سیره رسول اعظم و ائمه و احادیث و اخبار و فقه اسلام، دین از دنیا جدا نیست و تعالیم قرآن محدود به امور عبادی، اعتقادی و اخلاقی نمی‎باشد.

درباره نظم بخشیدن به امور دنیایی از قبیل: امور مالی و اقتصادی، قضایی، حکومتی، اجتماعی و سیاسی در قرآن آیات صریح بسیاری موجود است و هرکس به دقّت قرآن را مطالعه کند، می‎یابد که رسالت قرآن، هدایت بشر در جمیع نواحی زندگی است. جدایی دین از دنیا ـ ‎که بعضی به تقلید بیگانگان، آن را مطرح می‎کنند‎ ـ به هیچ وجه با تعالیم اسلام سازگار نیست و معنای آن، نقص دین و شریعت و وافی نبودن آن به رفع حوایج و نیازمندی‎های اجتماعی و سیاسی است.

برخی دیگر نیز هدایت قرآن را تمام و جامع و شامل می‎دانند؛ ولی در مقام عمل به تعالیم دیگر گرایش پیدا می‎کنند و مکتب‎های غیراسلامی و افکار و آرا و دستور زندگی خود را از جاهای دیگری اقتباس می‎نمایند و سپس سعی دارند با تأویل و توجیه نصوص، کتاب و سنّت را با آن افکار و تعالیم، موافق معرّفی نمایند. چنانچه برخی در استفاده از آیات قرآن، اخبار و احادیث را ترک کرده و روایات را کنار می‎گذارند و بدین گونه بین قرآن و عترت جدایی می‎اندازند و به اجماع فقها و فهم و استظهارات بزرگان، اعتنا نمی‎کنند، که بی شک هدف آنان از این روش، پیداکردن معاذیر و دستاویزهایی برای پیروی از نظریات مأخوذ از دیگران و تقلید از اجانب و مکتب‎های غرب یا شرق است.

این دو دسته نیز در روشنی تعالیم اسلام گام برنمی‎دارند، و روشی که دارند، آنان را از قرآن دور، و جمال زیبای اسلام را مستور، و هرج ومرج فکری و اعتقادی و پراکندگی ایجاد می‎کنند.

این دو دسته را باید به کیفیت صحیح و طریق مستقیم استفاده و استنباط از کتاب و سنّت، راهنمایی کرد؛ و از توجیه و تأویل و همچنین تقلید از افکار بیگانگان و مکتب‎های مادّی و ضعف شخصیت، برحذر داشته و آنان را به استقلال فکر و تعقل و تأمل و پیروی از علم تشویق نمود.

دسته پنجم، کسانی هستند که به طور جدّی و قاطع، قرآن را منبع هدایت و یگانه کتاب راهنمای دنیا و آخرت می‎دانند؛ و از هیچ مکتب و مصدر دیگری حاضر به اقتباس برنامه زندگی نیستند و متون و نصوص کتاب و سنّت را محترم شمرده و به حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه آن ایمان آورده و قرآن را راهنمایی برای همه می‎دانند.

این افراد را می‎توان اهل قرآن و امّت قرآن خواند؛ و اینها هستند که می‎توانند جمله «وَالْقُرْآنُ کتَابِی» را بگویند.

این جمعیت، جمعیت وفادار به قرآن و خواهان اجرای کامل احکام قرآن هستند؛ هرچند وفاداری و فداکاری آنان یکسان نیست و امتحانات و حوادث، معلوم می‎سازد که تا چه حد و تا کجا و به چه مقدار برای قرآنی شدن اجتماع، فداکاری و اقدام می‎کنند.

آیا به همان عقیده قلبی وبحث علمی در این موضوع، قناعت کرده یا حاضرند قدم به جلو گذارند و واقعاً هدایت اسلام را بر مسائل زندگی از اخلاق و معاملات، تربیت، اقتصاد و… تطبیق نمایند و به اخطارات و انذارات و بشارت‎ها و تعالیم قرآن توجّه کنند؟

وظیفه ای که این دسته در مقابل دین و قرآن دارند این است که: قرآن را مایه نشاط فکری و برنامه عمل و حرکت قرار داده و تصمیم بگیرند که در هیچ جا و هیچ مورد از آن منحرف نشوند و تنها به اینکه قرآن، زینت اوراق مصاحف و محور بحث‎ها و مطالعات علمی و فقهی و تحقیقی است و از خواندن و نوشتن و شنیدن آن، زبان‎ها و دست‎ها و چشم‎ها و گوش‎ها مستفیض می‎شود، اکتفا نکرده و اجرای احکام قرآن را ـ که کتاب عمل و کتاب دین و دنیا و برنامه حیات است‎ ـ هدف خود قرار داده و به آن اهمیت بدهند؛ دین و احکام آن را به عقاید و عبارات و جنبه های فردی و روحی محدود نسازند و در هر رشته ای احکام قرآن را مطاع و مرجع دانسته؛ و دنیا و آخرت خود را با احکام آن اداره کنند.

تا وقتی که این وضع در جوامع مسلمانان به وجود نیاید و افراد غیور و باهمّت برای تحقّق این مقصد، کمر همّت نبندند و صادقانه و مخلصانه، تلاش و جهاد ننمایند، از بحث علمی و اعتقادی بی عمل، رهبری و هدایت قرآن بر کرسی تسلّط مطلق بر تمام شئون بشر، مستقر نمی‎شود. ازاین رو باید کاری کرد که آفتاب اسلام در عرصه های گوناگون زندگی مسلمانان پرتوافکن شده و جلوه نفوذ و رسوخ اشعّه آن در نواحی متعدّد حیات آنان آشکار گردد.

یقیناً اگر بحث علمی و اعتقادی مقدّمه عمل نباشد، سبب ادای رسالت اسلام و تمکین آن نخواهد شد.

رهبران و زعما باید به طور جدّی و صادقانه، اقدامات چشمگیر و موثّری بنمایند که اسلام و احکام اسلام در میان متون و کتب حدیث و فقه و در حجره های مدارس طلاّب علوم دینی و کتابخانه ها مستور و پنهان نماند؛ و در میادین دیگر به ویژه میدان عمل و سازندگی در هر زمان و مکانی آن احکام و دستورات عالیه اجرا شود.

مادام که دنیا قرآن را در اجتماع مسلمانان، مرجع امور و مصدر نهضت و تحرّک نبیند، از حقیقت اسلام و قدرت آن در سازندگی مترقّی ترین اجتماعات چیزی نمی‎فهمد؛ و تا زمانی که قرآن را سازنده اجتماع و مدنیت ما نبینند، هرچه در تبلیغ اسلام و مطالبی که در اجتماع چندصد میلیونی مسلمانان از آن اثری نیست تلاش کنیم، ثمرات و آثار مهمّی نخواهد داشت.

دنیا به ما می‎گوید: اگر چنانچه شما مدّعی هستید که از امّت حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم می‎باشید؛ اسلام را دین خدا و قرآن را کتاب خدا و قانون حکومت و اجتماع و تجارت و حیات و موت می‎دانید و به آن ایمان دارید و نقص و ناتمامی در آن فرض نمی‎کنید، پس چرا ریزه خوار خوان دیگران شده و پای رکاب دیگران می‎دوید و کورکورانه نظریات و آرا و مبانی و راه دیگران را گرفته و ترویج می‎کنید؟

چرا در اجتماعات شما از اسلام جز در داخل مساجد، در مراسم عبادت، در گورستان، در مجالس دینی، مدارس طلاّب و کتب دینی کمتر می‎توان خبر گرفت و برنامه های اجتماعی وسیع و مترقّی اسلام، متروک و احکام آن تا حدودی تعطیل شده و مظاهر اجتماعات غیر اسلامی، از جمله در خیابان‎ها، موسّسات، سازمان‎ها و حتّی تربیت و تجارت و تبلیغات، شما را فرا گرفته است؟!

وظیفه مسلمانان است که با ساختن و روی کار آوردن اجتماع اسلامی به این پرسش پاسخ دهند.

در عصر حاضر، بهترین و بزرگ‎ترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که با محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و خانه های علما و جداکردن آن از اجتماع و امور دنیا ـ ‎که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است‎ ـ مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ نماید؛ تا هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و موسّسه ای، مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هرچه بیشتر ترقّی نماید.

قَالَ اللهُ تَعَالَى:

﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللّٰهَ ینْصُرْکمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَکمْ﴾

«اگر خدا را یاری کنید یاریتان می‎کند و گام‎هایتان را استوار می‎دارد».

 

مطالب مرتبط را از لینک های زیر پیگیری نمایید:

ماه رمضان، ماه نزول قرآن 

سلام بر ماه خدا 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.