حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

شنبه, ۲۹ دی , ۱۴۰۳ Saturday, 18 January , 2025 ساعت ×
حدیث شریف «إِنَّ اللهَ یرْضَى لِرِضَاک‏…» در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها
۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۷
با توجه به حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد فاطمه زهرا علیها السلام «إِنَّ اللهَ یرْضَى لِرِضَاک وَ یغْضَبُ لِغَضَبِک» آیا این نقص در ذات خدا نیست که اختیار خود را به بنده خود می دهد؟
پ
پ

حدیث شریف «إِنَّ اللهَ یرْضَى لِرِضَاک‏…» در مورد حضرت فاطمه سلام الله علیها

سوال: با توجه به حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در مورد فاطمه زهرا علیها السلام «إِنَّ اللهَ یرْضَى لِرِضَاک وَ یغْضَبُ لِغَضَبِک‏» آیا این نقص در ذات خدا نیست که اختیار خود را به بنده خود می دهد؟

 

جواب: راجع به این حدیث شریف مناسب دیدم تیمّناً و تبرّکاً به طور اختصار نخست به سند و لفظ و ترجمه و معنی و شرح آن اشاره ای بنمایم و در ذیل به سوال شما پاسخ عرض کنم.

الف) سند: این حدیث شریف: «إِنَّ اللهَ یغْضَبُ لِغَضَبِک وَیرْضَى لِرِضَاک» از احادیث مشهور بین الفریقین (شیعه و سنی) است که هر دو طایفه آن را روایت کرده اند. ازجمله محب الدین طبری در ذخائر العقبی، از مسند حضرت امام رضا علیه السلام ، و شرف النبوه ابی سعد و معجم ابن مثنی روایت کرده است[1] همچنین در مجمع الزوائد از طبرانی نقل کرده[2] و نیز در کنز العمال[3] و در اسد الغابه،[4] و ابن حجر در تهذیب التهذیب[5] و در کتاب های متعدد دیگر روایت شده است.

و این حدیث در مسائل متعدد مدرک و مستند است مانند مسئله امامت و خلافت و مسئله تعیین فرقه ناجیه، و مثل آن در حق حضرت امیرالمومنین علیه السلام، نیز وارد و ثابت و مسلّم است.

ب) ترجمه: با توجه به اینکه کلمه «إنّ» دلالت بر تأکید بر تحقق و وقوع موضوع و حتمی بودن آن دارد ترجمه حدیث شریف این است: یا فاطمه البته (یا به تحقیق و به طور حتم و یقین) خدا برای غضب تو غضب می کند و برای رضای تو راضی می گردد.

ج) شرح: در شرح این حدیث شریف به بیان چند امر مهم اکتفا می کنیم:

اول: حدیث بیان اثر مستقیم هریک از خشم و رضای حضرت فاطمه علیها السلام است به گونه ای که برای تهدید و توعید و تحذیر از مخالفت با آن حضرت و به خشم آوردن او و همچنین ترغیب و تشویق به جلب رضا و کسب خشنودی بانوی اول جهان و عالم امکان کلامی بلیغ تر و رساتر از این دو جمله کوتاه نیست:

«إِنَّ اللهَ یغْضَبُ لِغَضَبِک، وَیرْضَى لِرِضَاک‏».

دوم: البته موجب غضب و رضای حضرت سیده النساء علیها السلام، کار و اقدام و هر گفتاری است که موجب آن می گردد، ولی از حدیث استفاده می شود که غضب و رضای فاطمه زهرا علیها السلام، موجب غضب و رضای خدا می شود و این تعبیر «یغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ» با «یغْضَبُ لِـمَا یغْضِبُهَا» از لحاظ افاده مطلب و ذوق و ادب و بیان ارتباط و اتصال حضرت زهرا علیها السلام با مبدأ اعلی بلیغ تر است.

سوم: از حدیث شریف استفاده می شود فاطمه زهرا علیها السلام، در چنان مرتبه قدسیه ای قرار دارد که خشم و رضایتش همه جا و در هر مورد بجا و خداپسند و منزّه از عیب و نقص است و اگر چنین نباشد خدا از خشم او به خشم نمی آید و از رضای او راضی نمی گردد، و این موقعیت هم دلیل بر عصمت و هم بر علم لدنی آن حضرت است زیرا جاهل و غیرمعصوم، بسا بی مورد غضبناک و بسا بی مورد خوشحال و فرحناک می گردد.

پس، از این حدیث هم مقام عصمت و هم علم آن حضرت به حقایق ثابت می گردد.

چهارم: از این حدیث شریف استفاده می شود که غضب فاطمه سیده نساء العالمین علیها السلام، به حق است و رضای او به حق و راهش و کارش و گفتارش و اعتراضش، و ردّ و قبولش همه حق است و معیار و میزان شناخت حق است در اصول و فروع قول و فعلش مثل قول و فعل همسر عظیم المقام و رفیع المنزلتش حق و حجت است. هر کس مغضوب او باشد حتماً بر باطل و مغضوب خدا است و محبوب و مقبول او محبوب و مقبول درگاه خدا است.

غصب فدک، غصب خلافت از علی علیه السلام، و استیلای دیگران بر امور مسلمین همه و هر یک موجب غضب فاطمه علیها السلام شد و به حکم این حدیث موجب غضب خدا گردید.

در خاتمه علاوه بر مطالب فوق، جواب سوال شما که آیا این نقص در ذات خدا نیست که اختیار خود را به بنده خود می دهد، این است که دادن اختیار نیست، خدا از برای غضب فاطمه غضب می کند مثل این است که از برای مظلوم به سبب ظلم ظالم بر او غضب می کند یا از کار نیک و عمل صالح بنده اش از او راضی می شود چیزی خلاف اختیار نیست و خدا به اختیار خشم و غضب می نماید و به اختیار از بنده اش راضی می شود مقتضای صفات جلالیه و جمالیه او همین است.

آیات متعدد قرآن در مورد غضب و رضای خدا بر همین معنایی که در این کلام معجز بیان نبوی صلی الله علیه و آله و سلم درج است دلالت دارند.

 


[1]. طبری، ذخائر العقبی، ص۳۹.

[2]. هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳.

[3]. متقی هندی، کنز العمال، ج۱۳، ص۶۷۴، ح۳۷۷۲۵.

[4]. ابن اثیر جزری، اسد الغابه، ج۵، ص۵۲۲.

[5]. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۴۲۲.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.