حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

سه شنبه, ۲۰ آذر , ۱۴۰۳ Tuesday, 10 December , 2024 ساعت ×
اعتبار و حجیت توقیع شریف
۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۹
چگونه در بحث ولایت فقهاء به توقیع شریف که سنداً و دلالتاً مخدوش است تمسّک مى شود؟
پ
پ

اعتبار و حجیت توقیع شریف

سوال: چگونه در بحث ولایت فقهاء به توقیع شریف که سنداً و دلالتاً مخدوش است تمسّک مى شود؟

 

جواب: راجع به ولایت فقهاء در عصر غیبت در رساله «ضروره وجود الحکومه» و «ولایه الفقهاء فی عصر الغیبه» به طور مختصر بحث کرده ایم.

راجع به توقیع شریف، اعتبار و حجیت آن ثابت است؛ زیرا شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از شیخ خود «محمد بن محمد بن عصام کلینى» ـ که از طبقه دهم است ـ روایت کرده است. در اینجا با جمله «رحمهُ الله» و در موارد دیگر با جمله «رضی الله عنه» از او تجلیل و تعظیم کرده است.

در اینجا توقیع شریف را از «ثقهالاسلام کلینى» و او از «اسحاق بن یعقوب» روایت کرده؛ که او به وسیله جناب «محمد بن عثمان» ـ رضوان الله تعالى علیه ـ نایب دوم از نوّاب اربعه، کتابى را که متضمّن سوالاتى بوده، تقدیم کرده و به خطّ اشرف حضرت صاحب الامر علیه السلام ، توقیعى در جواب دریافت نمود.

همچنین «شیخ طوسى» در کتاب غیبت این توقیع رفیع را از جماعتى از «جعفر بن محمد بن قولویه» که از ثقات و اجلاء در حدیث و فقه و صاحب تصنیفات بسیار و از طبقه دهم است، و از «ابى غالب زرارى احمد بن محمد بن سلیمان»، از طبقه دهم، که او نیز از مشایخ و اجلاء است و به جلالت قدر، و کثرت روایت، و «شیخ عصابه»، و القابى غیر از آن، تعظیم و توصیف شده، و از غیر این دو بزرگوار، روایت فرموده و آن بزرگواران از جناب کلینى، و او از «اسحاق بن یعقوب» ـ که به احتمال قوى برادر کلینى بوده ـ روایت کرده است؛ و از اعتماد «کلینى» به او، و احتجاج «صدوق» و «شیخ طوسى» (محمدون ثلاثه) جلالت قدر و وثاقت او نیز معلوم مى شود. بنابراین نه تنها سند ضعیف نیست، بلکه به نظر مى رسد که در کمال قوّت و اعتبار است.

علاوه بر آن که متن آن ـ که متضمّن جواب از مسائل مهم است ـ نیز بر قوّت و اعتبار آن افزوده است، و اباحه خمس در آن، دلیل بر ضعف آن نمى شود، نهایت امر یکى از اخبار، تحلیل و اباحه است که با آن در فقه، مثل سایر روایات، معامله مى شود.

مضافاً بر اینکه معلوم نیست سوال از مطلق خمس بوده یا از خمس مبتلابه در مورد اماء، و جمله قبل از این جمله که مى فرماید:

«أَمَّا الْـمُتَلَبِّسُونَ بِأَمْوَالِنَا فَمَنِ اسْتَحَلَّ مِنْهَا شَیئاً فَأَکلَهُ فَإِنَّمَا یأْکلُ النِّیرَانَ»،[1]

نیز قرینه است بر اینکه سوال از مطلق خمس نبوده است. بنابراین تعرّض توقیع به صورت اجمال به حکم خمس، شاهدى بر ضعف آن نیست و توقیع رفیع در کمال اعتبار است.

 


[1]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج صلی الله علیه و اله و سلم ، ص550.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.