احکام دیه
مسأله 2807. اگر کسی عمداً و به ناحق، دیگری را بکشد، ولیّ کشته میتواند قاتل را عفو کند یا با رعایت شرایط قصاص در قاتل و مقتول او را بکشد یا مقداری که در مسأله بعد گفته میشود از او دیه بگیرد، اما اگر از روی خطا بکشد، مثلاً برای حیوانی تیر بیندازد و اشتباهاً کسی را بکشد، ولیّ کشته حق ندارد او را بکشد، اما میتواند دیه بگیرد.
مسأله 2808. دیه کشتن مرد مسلمان آزاد که قاتل باید بدهد یکی از شش چیز است:
اول: صد شتر که داخل سال ششم باشد.
دوم: دویست گاو.
سوم: هزار گوسفند.
چهارم: دویست حله و هر حله دو پارچه است که در یمن میبافند.
پنجم: هزار مثقال شرعی طلا که هر مثقال آن 18 نخود سکهدار است.
ششم: ده هزار درهم که هر درهمی 6/12 نخود نقره سکه دار است، و از زن مسلمان آزاد نصف هر یک است.
مسأله 2809. دیه چند چیز مثل دیه کشتن است که مقدار آن در مسأله پیش گفته شد:
اول: آن که دو چشم کسی را کور کند، یا چهار پلک چشم او را از بین ببرد؛ و اگر یک چشم او را کور کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد.
دوم: دو گوش کسی را ببرد یا کاری کند که هر دو گوش او کر شود، و امید خوبشدن در آن نباشد؛ و اگر یک گوش او را ببرد یا کر کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد، و اگر نرمه گوش او را ببرد، باید ثلث دیه کشتن را بدهد.
سوم: تمام بینی یا نرمه بینی کسی را ببرد.
چهارم: زبان کسی را که لال نیست از بیخ ببرد، و اگر مقداری از آن را ببرد، باید به نسبت نقص حروف بیست و هشتگانه دیه بدهد که اگر یک حرف نتواند بگوید، یک بیست و هشتم دیه، و اگر دو حرف نتواند، دو بیست و هشتم، و اگر تمام زبان کسی که لال باشد ببرد، ثلث دیه را باید بدهد، و اگر مقداری از زبان لال را ببرد، باید به نسبت نقص زبان دیه بدهد، یعنی در نصف نصف ثلث، و در ربع ثلث دیه را بدهد.
پنجم: تمام دندانهای کسی را از بین ببرد، و دیه هر کدام از دوازده دندان جلوی دهان که شش عدد بالا و شش عدد پایین میباشد، پنجاه مثقال شرعی طلا است، و هر مثقال شرعی 18 نخود است، و اگر یکی از شانزده دندان عقب را که هشت عدد آنها بالا و هشت عدد پایین است از بین ببرد، باید بیست و پنج مثقال شرعی طلا بدهد.
ششم: هر دو دست کسی را از بند جدا کند، و اگر یک دست را از بند جدا کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد.
هفتم: ده انگشت کسی را ببرد، و دیه هر انگشت یک دیه کشتن است.
هشتم: پشت کسی را طوری بشکند که نتواند بنشیند، و دیگر درست نشود.
نهم: هر دو پستان زنی را ببرد، و اگر یکی از آنها را ببرد، باید نصف دیه کشتن را بدهد.
دهم: هر دو پای کسی را تا مفصل، یا همه ده انگشت پا را ببرد، و دیه هر انگشت ده یک دیه کشتن است.
یازدهم: تخمهای مردی را از بین ببرد.
دوازدهم: طوری به کسی آسیب برساند که عقل او از بین برود.
سیزدهم: به کسی صدمهای بزند که دیگر بوی خوب و بد را نفهمد، و اگر به کسی صدمهای بزند که منی از او خارج نشود، بنابر احتیاط واجب باید دیه کامله بدهد.
مسأله 2810. اگر انسان کسی را عمداً و به ناحق بکشد و ولیّ مقتول عفو کند یا دیه از او بگیرد، باید دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند و یک بنده آزاد نماید، و اگر او را بکشند، احتیاط لازم آن است که کبار از ورثه کفاره را به نحوی که ذکر شد از سهم الارث خود بدهند، ولی اگر اشتباهاً بکشد، عاقله، یعنی قوم و خویش پدری قاتل مانند پدر و عمو و برادر بلکه پسران و اجداد پدری قاتل به طوری که در کتب مفصله بیان شده، باید دیه او را بدهند، و خود قاتل یک بنده آزاد کند، و اگر نتواند بنده آزاد کند، دو ماه روزه بگیرد و اگر این را هم نتواند، شصت فقیر را سیر کند.
مسأله 2811. کسی که سوار حیوان است، اگر کاری کند که آن حیوان به کسی آسیب برساند، ضامن است، و نیز اگر دیگری کاری کند که حیوان به سوار خود یا به کس دیگر صدمه بزند، ضامن میباشد.
مسأله 2812. اگر انسان کاری کند که زن حامله سقط کند و سقط شده محکوم به اسلام و حریت باشد، چنانچه چیزی که سقط شده نطفه باشد، دیهاش بیست مثقال شرعی طلای سکهدار است، که هر مثقال آن 18 نخود میباشد؛ و اگر علقه، یعنی خون بسته باشد، چهل مثقال، و اگر مضغه، یعنی پاره گوشت باشد، شصت مثقال، و اگر استخوان شده باشد، هشتاد مثقال، و اگر گوشت آورده ولی هنوز روح در او دمیده نشده، صد مثقال، و اگر روح در او دمیده شده، چنانچه پسر باشد، دیه او هزار مثقال، و اگر دختر باشد، دیه او پانصد مثقال شرعی طلا است.
مسأله 2813. اگر زن حامله کاری کند که بچهاش سقط شود، باید دیه آن را به تفصیلی که در مسأله پیش گفته شد به وارث بچه بدهد، و به خود زن چیزی از آن نمیرسد.
مسأله 2814. اگر کسی زن حامله را بکشد، باید دیه زن و بچه را بدهد.
مسأله 2815. اگر پوست سر یا صورت مردی را پاره کند، باید یک شتر به او بدهد، و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد، باید دو شتر بدهد، و اگر خیلی از گوشت را پاره کند، باید سه شتر بدهد، و اگر به پرده نازک استخوان برسد، چهار شتر، و اگر استخوان نمایان شود، پنج شتر، و اگر استخوان بشکند، ده شتر، و اگر بعضی از ریزههای استخوان از جای خود بیرون آید، پانزده شتر، و اگر به پرده مغز سر برسد، باید سی و سه شتر بدهد.
مسأله 2816. اگر به صورت کسی سیلی یا چیز دیگر بزند به طوری که صورت او سرخ شود، باید یک مثقال و نیم شرعی طلای سکهدار که هر مثقالی 18 نخود است بدهد، و اگر کبود شود، سه مثقال، و اگر سیاه شود، باید شش مثقال شرعی طلا بدهد، ولی اگر جای دیگر بدن کسی را به واسطه زدن، سرخ یا کبود یا سیاه کند، باید نصف آنچه را که گفته شد بدهد.
مسأله 2817. اگر به حیوان حلالگوشت یا حرامگوشت که ملک او باشد کسی زخم بزند یا چیزی از بدن آن را ببرد، باید تفاوت قیمت سالم و معیوب آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2818. اگر انسان سگ شکاری کسی را بکشد، باید بیست و یک مثقال معمولی نقره سکهدار به او بدهد، و اگر سگی که نگهداری خانه را میکند یا سگ گله کسی را تلف نماید، باید ده مثقال و نیم نقره سکهدار بدهد، و اگر سگی که پاسبانی زراعت را میکند بکشد، باید نه من و نیم و سه سیر و چهارده مثقال و نیم گندم که تقریباً 29 کیلو و 75 گرم میشود بدهد.
مسأله 2819. اگر حیوان، زراعت یا مال کسی را از بین ببرد، چنانچه صاحب حیوان در نگهداری آن کوتاهی کرده باشد، باید مقداری را که ضرر زده به صاحب مال یا زراعت بدهد.
مسأله 2820. اگر بچه، یکی از گناهان کبیره را انجام دهد، ولی یا دیگری به اذن ولیّ او میتواند به قدری که ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.
مسأله 2821. اگر کسی بچهای را طوری بزند که دیه واجب شود، دیه مال طفل است، و اگر مرده، باید به ورثه او بدهد، و چنانچه مثلاً پدر بچه به قدری او را بزند که بمیرد، دیه او را ورثه دیگرش میبرند و به خود پدر از دیه چیزی نمیرسد.
مسأله 2822. دیه اعضا و جراحات وارده بر زن تا به مقدار ثلث دیه مرد نرسیده با مرد مساوی است، و به مقدار ثلث دیه مرد که رسید، دیه زن نصف دیه مرد است.
برای بازگشت به صفحه رساله بر روی لینک زیر کلیک نمایید:
رساله توضیح المسائل حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (قدس سره)
ثبت دیدگاه