حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

سه شنبه, ۶ آبان , ۱۴۰۴ Tuesday, 28 October , 2025 ساعت ×
علت حرام بودن شطرنج و پاسور
۰۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷
حضرتعالى فرموده اید که شطرنج و پاسور حرام است، علت حرمت آنها چیست؟
پ
پ

علت حرام بودن شطرنج و پاسور

سوال: حضرتعالى فرموده اید که شطرنج و پاسور حرام است، علت حرمت آنها چیست؟

 

جواب: دلیل حرمت محرمات، نهى شرعى است که از قرآن مجید و از سنت قولیه یا عملیه حضرت رسول اکرم و ائمّه معصومین علیهم السلام استفاده مى شود؛ و هر کس مومن باشد و به احکام خدا تسلیم باشد، بدون چون و چرا آن را مى پذیرد و عمل مى کند.

همان طور که در روایات است: باید ایمان به درجه اى برسد که اگر حکم شرع در مورد میوه اى این است که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، شخص مومن آن را مى پذیرد، ایمان به خدا معنایش همین است که شخص تسلیم حکم خدا باشد.

از جانب دیگر نیز آنچه مسلّم است این است که احکام شرع همه بر طبق مصالح و فواید فردى و اجتماعى و حافظ و جامع همه جوانب و نواحى حیات انسانى است.

همان طور که در احادیث شریفه است در این دین حنیف به هر کارى که موجب تقرّب انسان به خدا و سعادت و بهشت و رستگارى باشد و او را از آتش و بدفرجامى دور کند، امر شده؛ و از آنچه انسان را از خدا و سعادت و رستگارى دنیا و آخرت دور ساخته و به شقاوت و آتش و بدفرجامى نزدیک مى سازد، نهى شده است؛ یعنى در مجموع برنامه هاى اسلام این مسئله خیر و صلاح بشر و جلب مصلحت و دفع مفسدت ملاحظه شده است.

هرچند که در بعضى موارد ما درک جهات و فواید احکام را نکنیم؛ اما با توجه به قسمت اعظم احکام، این مطلب بر هرکس ـ حتى بیگانگان ـ معلوم شده است و به آن گواهى داده اند.

بنابراین، اگر در موردى هم ما نتوانستیم فایده اى براى حکمى از احکام را بفهمیم، نباید فایده آن را انکار کنیم.

ما باید به این احکام که از شارع مقدّس رسیده ـ دقیقاً و موبه مو ـ مثل نسخه طبیب عمل کنیم و به همان معرفت کلّى که به مصالح و مقاصد احکام داریم، اکتفا کنیم و بدانیم که عالم تشریع نیز مثل عالم تکوین است.

چنان که براى همه، دسترسى به تمام اسرار و خواصّ عالم تکوین میسّر نیست، در عالم تشریع نیز همین قاعده جارى مى باشد. هرکس به قدر خویش و در حدود اطّلاعات و رشته و تخصّص خویش مى فهمد. تازه، همگان نیز ـ مگر آنان که موید من عندالله باشند ـ همه چیز را نفهمیده و نمى فهمند. و این سخن که مى گویند: همه چیز را همگان مى دانند، کامل نیست.

مَثَل کسانى که در عمل به احکام شرع، بهانه گیری هایى مى نمایند و مى خواهند همه جهات و اسرار احکام را بفهمند تا به آن عمل کنند، مَثَل کسى است که مار بسیار سمّى خطرناک به او حمله کرده و شخص آگاهى به او هشدار مى دهد که از او بگریزد؛ اما او خود را به سوال و پرسش در چند و چون و مقدار تأثیر سمّ و طول آن مار معطّل کند تا اینکه مار، او را هلاک کند.

مسئله آن است که خدا به ما هشدار داده که شراب نیاشامید؛ مال حرام نخورید؛ ظلم نکنید؛ قماربازى نکنید؛ بت نپرستید؛ شطرنج و پاسور بازى نکنید؛ به بی عفّتى و مناهى و ملاهى نزدیک نشوید؛ دروغ نگویید؛ غیبت نکنید؛ خیانت نکنید؛ موسیقى و آلات طرب را ترک کنید و… باید این هشدارها را که از خداوند عالم حکیم و آفریننده تمام کائنات است، دریافت کنیم و به کار ببندیم. عبودیت و بندگى هم همین اقتضا را دارد.

کمال ما به این است که عبد و بنده او و گوش به امر و نهى او باشیم تا به مراتب بلند کمال نائل شویم.

راجع به بازى با شطرنج و پاسور و سایر آلات قمار نیز جواب همین است که از این گفته ها معلوم مى شود. بازى با آلات قمار حرمت شرعى دارد.

ازجمله حکمت هاى نهى آنها این است که: هم به تدریج ممکن است موجب تمایل به قمار شود و هم خودبه خود از ملاهى و کارهایى است که بازى با آن ـ گرچه بی برد و باخت قمارى باشد ـ لهو و بازدارنده انسان از یاد خدا مى گردد که در قرآن مجید به آن اشاره شده است: «وَیصُدَّکمْ عَنْ ذِکرِ اللهِ»؛ و بازى با این قبیل آلات، مانع از اشتغالات مفید مى شود. رواج آن در مثل دانشجویان و دانش آموزان، بسیار زیانبخش و به اتّفاق، موجب افت تحصیل و رکود ترقّى آنها مى شود.

این افرادى که از فلان کودک شطرنج باز ـ که مسابقه اى را برده ـ تقدیر مى نمایند، بسیار اشتباه مى کنند. این تشویقات براى همه جوانان و نوجوانان دانشجو و دانش آموز، بدآموزى است و موجب کسر برنامه هاى تحصیلى آنها مى شود.

اینکه مى گویند: این بازی ها موجب قوّت هوش مى شود، یک بهانه براى بازدارى مردم از کار و برنامه هاى بامحتوا و مفید است. کسانى که در این راه وارد مى شوند، غیر از اینکه اکثر عمرشان به شطرنج تلف مى شود کار و فکر دیگرى ندارند، و الا باید متفکرین و مخترعین بزرگ همه شطرنج بازهاى باسابقه باشند. اگر بتوانید کتاب رنج شطرنج را به دست بیاورید، بخوانید تا به زیان هاى این بازى و خطر شیوع آن و ضررهایش براى جامعه و مملکت و ملّت آگاه شوید. با وجود این، مطلب اصلى همان است که عرض شد که ما پیرو شرعیم و بازى با آلات قمار شرعاً حرام است. از این جهت، از آن ـ مثل سایر محرّمات ـ اجتناب مى کنیم.

در خاتمه براى تذکر به چند حدیث راجع به شطرنج اشاره مى نماییم:

در کتاب جامع و بزرگ بحار الانوار از حضرت امام رضا علیه السلام روایتى است که خلاصه و مختصر مضمون آن این است که: وقتى سر مبارک حضرت سیدالشهدا علیه السلام را نزد یزید ملعون آوردند، آن خبیث کافر سر مبارک را زیر تخت خود قرار داد و بساط شطرنج را بر آن گسترانیده و شطرنج بازى مى کرد و به مقام اقدس آن امام مطلق و سرور و سالار شهیدان و به پدر بزرگوارش، حضرت امیرالمومنین علیه السلام و به جدّ عالى مقامش، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جسارت و اهانت مى نمود و فقاع مى نوشید. حضرت رضا علیه السلام مى فرماید:

«فَمَنْ کانَ مِنْ شِیعَتِنَا فَلْیتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ الْفُقَّاعِ وَاللَّعِبِ بِالشِّطْرَنْجِ، وَمَنْ نَظَرَ إِلَى الْفُقَّاعِ أَوْ إِلَى الشِّطْرَنْجِ فَلْیذْکرِ الْـحُسَینَ علیه السلام ، وَلْیلْعَنْ یزِیدَ وَآلَ زِیادٍ، یمْحُو اللهُ عَزَّ وَجَلَّ بِذَلِک ذُنُوبَهُ وَلَوْ کانَتْ کَعَدَدِ النُّجُومِ ».

یعنى:

هر کس از شیعه ماست باید از فقاع و شطرنج بازى بپرهیزد و هرکس نظر به فقاع یا شطرنج نماید، باید یاد از حسین علیه السلام نماید و به یزید و آل زیاد لعنت کند؛ خداوند گناهان او را به این عمل محو نماید، اگرچه به عدد ستارگان باشد.

روایات متعددى وارد است که به شطرنج باز، سلام نکنید و سلام بر او معصیت است و از فروش شطرنج و نرد و ساختن آنها نهى شده است.

فقیه بزرگوار، «ابن ادریس» در کتاب شریف سرائر از «جامع بزنطى»، از حضرت صادق علیه السلام روایت فرموده است:

«بَیْعُ الشِّطْرَنْجِ حَرَامٌ، اَلسَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا مَعْصِیهٌ وَکبِیرَهٌ مُوبِقَهٌ، وَاللَّاهِی بِهَا وَالنَّاظِرُ إِلَیهَا فِی حَالِ مَا یلْهَى بِهَا، وَالسَّلَامُ عَلَى اللَّاهِی بِهَا فِی حَالَتِهِ تِلْک فِی الْإِثْمِ سَوَاءٌ».

از این مقوله روایات، در کتب معتبر حدیث بسیار است.

در خاتمه، خود و شما و جوانان و نوجوانان عزیزى را که مى خواهند در میان طوفان هاى آزمایش و امتحانات و خطرات بسیار ـ که دین و ایمان و شرف و حیثیت انسانیت را تهدید مى کنند ـ راه سلامت را طى کنند، به این تذکر که مضمون احادیث شریفه است، یادآور مى شوم:

می فرمایند: «حَلَالٌ بَینٌ وَحَرَامٌ بَینٌ»؛ یعنى کار حلالى است که حلال بودن آن ظاهر است (ارتکاب آن هیچ اشکال و خطر و مسئولیت ندارد) و کار حرامى است که حرمت آن آشکار است (از آن کار باید جدّاً اجتناب کرد).

در این میان مشتبهات و کارهایى است که شبهه و احتمال حرمت در آنها هست «فَمَنْ تَرَک الشُّبَهَاتِ نَجَا مِنَ الْـمُحَرَّمَاتِ، وَمَنِ ارْتَکبَ الشُّبَهَاتِ وَقَعَ فِی الْـمُحَرَّمَاتِ»؛ هرکس کارهاى شبهه دار را ترک کند از وقوع در ارتکاب کارهاى حرام نجات پیدا مى کند و هرکس کارهاى شبهه دار را انجام دهد، گرفتار ارتکاب کارهاى حرام مى شود.

از خداوند متعال مى خواهم که همگان را در حرکت در راه تقوا و پرهیزکارى نصرت و یارى عطا فرماید. فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَى، وَالْعَاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.