حدیث روز
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله: کسی‌که قائم از فرزندان مرا انکار کند، پس همانا مرا انکار کرده است - مصدر کتاب منتخب الاثر تألیف آیت الله العظمی صافی قدس سره

دوشنبه, ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴ Monday, 12 May , 2025 ساعت ×
سیر حوزه هاى علمى شیعه از نگاه آیت الله العظمی صافی
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۵
مروری بر تاریخچه و سیر حوزه هاى علمى شیعه از نگاه مرجع ولایی حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره
پ
پ

سیر حوزه هاى علمى شیعه از نگاه مرجع ولایی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره

حوزه هاى علمى صدر اسلام

اسلام از تعلیم و ارشاد، کار خود را آغاز کرد و تاریخ تعلیم و تربیت و ظهور حوزه هاى علمى در اسلام همان تاریخ ظهور اسلام است.

چنان که مى دانیم خورشید تابناک مکتب اسلام در مکه معظمه طلوع نمود و به نورافشانى و پخش علم پرداخت و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از قدم اول به هدایت افکار و بالا بردن سطح معلومات جامعه و کسانى که به آن حضرت مى گرویدند همت گماشت و بعثت و رسالتش، بعثت و رسالت علم و تربیت بود. ایشان در مسجد الحرام و در مواقف و اماکن دیگر با نشر علم و آگاه کردن مردم، انجام وظیفه مى فرمود.

در آیه شریفه:

«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُو علیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْـحِکمَهَ وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»؛[1]

اوست خدایى که میان عرب امى (که خواندن و نوشتن هم نمى دانستند) پیامبرى بزرگوار را از میان همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحى خدا را تلاوت کند و آنها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت کتاب سماوى و حکمت الهى را بیاموزد که پیش از این، همه در ورطه جهالت و گمراهى بودند.

قرآن مجید صریحاً هدف بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در سه مورد خلاصه کرده است:

1. تلاوت آیات خدا.

2. تزکیه و تربیت نفوس.

3. تعلیم کتاب و حکمت.

بنابراین، تاریخ تأسیس حوزه تعلیم، تلاوت قرآن و تربیت مردم، متأخر از تاریخ بعثت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و ظهور اسلام نیست.

 

ظهور اسلام، آغاز انقلاب بزرگ علمی و تربیتی

ظهور اسلام؛ یعنى ظهور یک معلم و استاد الهى و آسمانى که به این امور قیام کند و انقلاب بزرگ تربیتى و علمى اسلام را آغاز نماید و این مدرسه و حوزه را که در طول قرون و مرور اعصار، صیت اسم و آوازه علم و دانش شاگردانش جهان را پر کرد، تشکیل دهد و این کارى بود که آن یگانه معلم آسمانى انجام داد و در جمع تمام معلمان بزرگ عالم بشرى، موفقیتش بى نظیر شد.

در مکه معظمه، حوزه علمى اسلام، تحت رهبرى پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله کار خود را آغاز کرد. در این حوزه ـ چنان که از سوره هاى مکیه و آیاتى که در مکه نازل شده معلوم مى شودـ بیشتر تعلیمات و مسائلى که مطرح و به مردم تعلیم داده شد مسائل الهیات، توحید، نفى شرک، ایمان به عالم غیب و جهان دیگر، نبوت، تاریخ انبیا، فلسفه هاى تاریخ و استدلال بود و به اصطلاح، بیشتر مسائلى بود که جنبه زیربنایى داشت.

این مدرسه، سیزده سال با مشکلات، دشوارى ها و کارشکنى هاى بت پرستان، جاهلان و دشمنان ترقى، رشد فکرى و بیدارى مردم مواجه شد و با وجود آزارها و شکنجه هایى که به شاگردان این حوزه دادند و حتى روابط اقتصادى و اجتماعى خود را با آنها قطع کردند و جمعى از آنها را ناچار به ترک وطن و مهاجرت به حبشه نمودند، باز هم با موفقیت به کار خود ادامه داد و با آموختن علم، حکمت، تربیت، تزکیه و تلاوت آیات حق، بذر بزرگ ترین جنبش و حرکت فکرى و علمى جهانى اسلام را در زمین دل ها کاشت و اسلام را از مدرسه و حوزه شروع نمود و آن را از تعلیم و تربیت، پى ریزى کرد.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدت سیزده سالى که در مکه معظمه به رسالت اشتغال داشت، وظیفه یک استاد دلسوز و مهربان را که با وجود تمام موانع مى خواهد رفع جهل از شاگردانش بنماید، انجام داد، با این تفاوت که او یک استاد ساده نبود و مدرسه اش حد و مرزى نداشت، او مى خواست تمام بشریت را از جهالت نجات دهد و در مکه مدرسه و حوزه اى را بنا کند که جهانى و جاودانى باشد.

 

حوزه ای بر مبنای قرآن

عمده دروس این مدرسه، همان تلاوت قرآن مجید بود که نخست پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بر حاضران مجلسش تلاوت مى فرمود و سپس آنها آن آیات را ضبط و حفظ کرده، مى نوشتند و به دیگران نیز مى رساندند.

محصول مدرسه و حوزه مکه مکرمه و مدرسه وحى محمدى، شاگردانى ـ و در درجه اول ـ شخصیتى، مانند امیرالمؤمنین على علیه السلام و بعد هم افرادى مانند خدیجه کبری سلام الله علیها، ابوذر، مقداد، عمار و ابن مسعود بودند که برخى از آنان بعدها عهده دار مناصب علمى، قضایى و غیره شدند.

بعد از هجرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه منوره،[2] حوزه علمى، فکرى و سیاسى اسلام به مدینه طیبه منتقل شد و مسجد مدینه که به «مسجد النبى»[3] معروف است بزرگ ترین مرکز تعلیم و تدریس شد و مسائل و معارف اسلامى اعم از عقاید و امور سیاست، اجتماع، اقتصاد، عبادت، معاملات، برنامه دفاع و جهاد، احوال شخصى، قضا و داورى، عمران، بهداشت، اخلاقیات و مسائل علمى دیگر در این مسجد مطرح مى گشت و آیات قرآن مجید بر مردم تلاوت مى گردید.

بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه و آله نیز مسجد مدینه منوره مرکزیت خود را حفظ کرد و در آن حلقه هاى متعدد یا حوزه ها تشکیل مى شد که طالبان علم با شرکت در هر یک از آن حلقه ها از صاحب آن حلقه استفاده مى کردند و در واقع شاگردى و تلمّذ مى نمودند که بعد از صحابه، [4] مشاهیر سلسله تابعین [5] و بعد از تابعین [6] مشاهیر تابعین تابعین، از دیدن این حوزه و حلقه ها مشهور شدند.

علاوه بر مسجد مدینه طیبه، در هر کجا و هر منطقه اى که در حیطه اختیار مسلمانان قرار مى گرفت یک مسجد که عملاً یک حوزه و مدرسه هم بود، بنا مى شد و چون صحابه هم در این مناطق بودند، مسجد، محل درس و تعلیم مى شد و روى هم رفته مسجد مدینه طیبه، مسجد الحرام و مساجد دیگر، حوزه ها و مدرسه هاى همگانى اى بودند که در آن هر کسى مى خواست مى توانست تلمّذ نماید و بدون هیچ گونه تشریفاتى به مقامات بلند علمى نایل گردد.

 

تفقه در دین

«وَمَا کانَ الْـمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا کافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ».[7]

از این آیه شریفه استفاده مى شود که مسئله تربیت در علوم اسلامى و تحصیل و تعلم و تفقه در دین به صورت فردى و اجتماعى، و همچنین مسئله تبلیغ و انذار، یک مسئله و موضوع مهم اسلامى و در کنار واجبات دیگر، بلکه فى الجمله مقدم بر آنهاست.[8]

 

تاریخ حوزه هاى شیعه

چنان که بیان گردید اولین حوزه اى که در اسلام تأسیس شد، حوزه مکه معظمه و دومین حوزه، مدینه طیبه بود که بر اساس مدارکى که در دست داریم این دو حوزه را باید سابقه و بنیاد حوزه هاى شیعى بشماریم، هرچند که به یک حساب، تمام حوزه هاى عالم اسلام به این دو حوزه برمى گردند و از آنها مایه مى گیرند و فروغ آن دو حوزه به شمار مى آیند.

و این دو حوزه مبدأ هزاران حوزه اى است که در یمن، حجاز، عراق، شام، مصر و سایر کشورهاى آفریقا، اندلس، اسپانیا، ایران، ماوراءالنهر، ترکستان، ترکیه، قفقاز، هند، پاکستان، بنگلادش، اندونزى، چین، مالزى، افغانستان و دیگر کشورها گشایش یافتند.

 

حوزه اصیل و ریشه دار شیعه و باب علم نبوی

اما رابطه حوزه هاى تشیع با این دو حوزه، مانند تنه درخت با ریشه آن است و در واقع حوزه هاى شیعى، به ویژه در عصر ائمه طاهرین علیهم السلام امتداد واقعى آن دو حوزه مى باشند. حوزه هاى شیعى توانستند اصالت آن دو حوزه را حفظ و اسلام را از تحریف، تغییر و از دستبرد زمامداران جبار نجات دهند.

بعد از رحلت پیامبر اعظم اسلام صلی الله علیه و آله حوزه مدینه به مرکزیت خود باقى ماند و اگرچه تنى چند از صحابه نیز با روایت یک سلسله احادیث، خود را وارد این حوزه کرده بودند[9] و سیاست هم آنها را تا حد امکان، ترویج و تأیید مى کرد لیکن از جهت اینکه شخصیتى مانند علی علیه السلام در مدینه امامت داشتند علاوه بر اینکه همگان از علوم ایشان استفاده مى کردند، شاگردان خاصى نیز داشتند که در اسلام شناسى و بینش اسلامى و اطلاع از تفاسیر و معارف قرآن و تشخیص احادیث صحیح از احادیث مجعول، ممتاز و برجسته بودند و مایه روح و اعتبار این حوزه شیعى بودند تا آنجا که دانشمندانى مانند ابن ابى الحدید، همه علماى اسلام را با واسطه یا بلاواسطه شاگرد امیرالمؤمنین علیه السلام مى شمارد.[10]

 

حوزه درسى امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام

در عصر حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام و امام حسین، سیدالشهداء علیه السلام نیز حوزه شیعه در این شهر ادامه داشت و هر یک از این دو امام در مسجد مدینه، حلقه علمى داشتند که مردم از دور و نزدیک در آن حلقه شرکت مى کردند.

ابن صباغ مالکى نقل مى کند که مردى وارد مسجد مدینه منوره شد، دید شخصى از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل حدیث مى نماید و مردمى گِرد او جمع شده اند. نزد او آمده و از او پرسید: «أخبرنی عن شاهد ومشهود؟»؛[11] مراد از شاهد و مشهود چیست؛ مرا باخبر ساز؟

پاسخ داد: «شاهد، روز جمعه و مشهود، روز عرفه است».

آن مرد [که ظاهراً آن جواب را کافى ندانسته بود] نزد شخص دیگرى رفت که او هم در مسجد، حدیث مى گفت. از او نیز از شاهد و مشهود پرسید. او جواب داد: «شاهد، روز جمعه و مشهود روز نحر (عید قربان) است».

آن شخص آن دو را رها نمود و نزد شخص ثالثى که نوجوان بود و چهره اى درخشان داشت و از پیغمبر صلی الله علیه و آله حدیث مى فرمود آمد و همان سؤال سابق را تکرار نمود.

آن نوجوان فرمود:

«أَمَّا الشَّاهِدُ، فَرَسُولُ الله صلی الله علیه و آله، وَأَمَّا الْـمَشْهُودُ، فَیوْمُ الْقِیامَهِ، أَمَا سِمِعْتَهُ عَزَّ وَجَلَّ یقُولُ: «یا أَیهَا النَّبِی إِنَّا أَرْسَلْنَاک شَاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً»،[12]

فقال تعالى: «ذَلِک یوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِک یوْمٌ مَشْهُودٌ».[13]

مراد از شاهد، رسول خدا و مراد از مشهود، روز قیامت است؛ سپس براى او به قرآن مجید استشهاد نمود و فرمود: آیا نشنیده اى که خداوند عزّوجل مى فرماید: «اى پیغمبر! ما تو را شاهد و مژده دهنده و ترساننده فرستادیم» و فرمود: «این روزى است که مردم از براى آن، گرد آورده مى شوند و این روز «مشهود» است».

مرد از شخص اول پرسید که کیست؟ گفتند: «ابن عباس» است». از دومى پرسید، گفتند: «ابن عمر» است. از سومى سؤال کرد، گفتند: «حسن بن على بن ابى طالب علیهم السلام» است.[14]

عقاد، در مود حوزه و حلقه افاده و افاضه حضرت امام حسین علیه السلام ضمن توصیف و تعظیم از وقار و مهابت آن حضرت، از معاویه نقل مى کند که: این مهابت را از آن امام بزرگوار شناخته بود و براى مردمانى از قریش که عازم مدینه بودند، امام علیه السلام را چنین توصیف مى کرد:

«إِذَا دَخَلْتَ مَسْجِدَ رَسُولِ اللهِ فَرَأَیتَ حَلْقَهً فِیهَا قَوْمٌ کأَنَّ عَلَى رُؤُوسِهِمُ الطَّیرُ فَتِلْک حَلْقَهُ أَبِی عَبْدِ اللِه».[15]

وقتى وارد مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله شدى و حلقه (حوزه)اى را دیدى که در آن همگان در نهایت سکوت و توجه رو به صاحب حلقه هستند آن حلقه، حلقه ابى عبدالله علیه السلام است.

پس از این دو بزرگوار نیز حوزه شیعه در مدینه همچنان باقى بود و امام زین العابدین علیه السلام آن را رهبرى مى فرمود تا در عصر حضرت امام محمد باقر علیه السلام و بعد هم در عصر امام جعفر صادق علیه السلام داراى رونق و اهمیت بسیار شد که مى توان گفت تمام شهر مدینه به یک مدرسه تبدیل شده بود و در عصر حضرت صادق علیه السلام مسجد و حوزه علمى مدینه منوره یک دانشگاه کامل و تمام عیار بود که در آن علاوه بر تمام علوم اسلامى، رشته هاى مختلف علمى دیگر حتى شیمى، تشریح، علم وظایف الاعضاء، گیاه شناسى، هیئت و غیره تدریس مى شد.

 

پدر علم شیمی، شاگرد امام صادق علیه السلام

و حضرت صادق علیه السلام شاگردان برجسته و نامدارى تربیت کرد که بعداً هر کدام، خود از اساتید مدرسه اسلام شدند که ابن عقده [16] چهار هزار نفر از آنها را نام برده [17] و از هر یک علم و حدیثى روایت کرده است؛ ازجمله جابر بن حیان، پدر علم شیمى ـ که در غرب شهرت تمام داردـ یکى از شاگردان مدرسه جعفرى مدینه است.[18]

 

حوزه کوفه

از شهرهایى که در صدر اسلام در آنها حوزه علمى اسلامى شیعه تأسیس شد، یکى کوفه بود که مسجد آن مانند یک مدرسه بزرگ در عالم اسلام جلوه کرد. این مسجد یا جامع اعظم ـ که تاریخ آن بسیار بااهمیت و جالب است ـ در عصرى که امیرالمؤمنین علی علیه السلام در آن اقامت کردند[19] مرکز علم و نشر معارف اسلامى گردید و در رشته الهیات، تعالیم سیاسى، آیین مملکت دارى و دستورات اخلاقى، انسانى و تفسیر و تفهیم حقوق بشر، علوم و مسائلى به مردم آموخت که تا آن عصر بى سابقه بود و امروز هم زنده است و همیشه زنده خواهد بود.

در عصر حضرت صادق علیه السلام این مسجد، مدرسه اى شد که تنها از حسن بن على وشّاء[20] روایت است که: در مسجد کوفه، نهصد شیخ (محدث) را درک کردم که همه از جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) نقل حدیث و علم مى کردند و همه مى گفتند: «حدّثنی جعفر بن محمد».

البته در کنار مساجد، در منازل علما نیز مجالس درس و آموزش حدیث برپا بوده است و به تدریج مدارس و دارالعلم ها بنیاد گردید.

 

حوزه بغداد

و در برهه مهمى از عصر خلفاى بنى عباس، بغداد نیز مقر یکى از بزرگ ترین حوزه هاى علمى شیعه بود. دانشمندانى مانند شیخ مفید[21] که مقام بلند علمى او در دنیاى اسلام مشهور است و همچنین کلینى، [22] که ایرانى و اهل رى بوده، از رهبران و اساتید این حوزه بوده اند.

کلینى صاحب جامع کافى [23] است که این کتاب یکى از کتب چهارگانه حدیث شیعه، معروف به کتب اربعه است. و مهم تر این بود که این حوزه از سال 260 تا 327 هجرى تحت نظارت چهار تن از مشاهیر علما که نیابت خاصه حضرت صاحب الزمان ـ ارواح العالمین له الفداءـ را داشتند[24] قرار گرفت و ایشان کارهاى تحقیقات علمى را دنبال مى کردند.

یکى از خاندان هاى مهم و مشهور علمى این دوره، خاندان نوبختى یا بنى نوبخت بودند.

سرانجام بعد از فتنه هایى که در بغداد به تحریک متعصبان اهل سنت و سیاستمداران وقت، مانند طغرل بیگ سلجوقى علیه شیعه و علیه مردم محله شیعه نشین بغداد به نام کرخ برپا گردید کتابخانه کم نظیر شیعه و دارالکتب بنى شاپور که ابونصر شاپور بن اردشیر[25] وزیر بهاءالدوله، پسر عضدالدوله دیلمى آن را بنا کرده بود، به آتش کشیده شد.[26]

این کتابخانه شیعه که یاقوت حموى در معجم البلدان مى گوید: در دنیا نیکوتر از آن نبوده و کتاب هایش به خط پیشوایان و بزرگان بوده است در سال 381 هجرى تأسیس و دارالعلم نامگذارى شده و موقوفاتى براى آن وقف شده بود، هفتاد سال مورد استفاده بود تا با ورود طغرل بیگ به بغداد در سال 451 هجرى به آتش کشیده شد و ده هزار جلد کتاب از نفایس کتب ـ و از جمله گفته شده است حاوى صد جلد قرآن مجید به خط ابن مقله [27] بوده است ـ در آتش ظلم طغرل بیگ و متعصّبان نادان، از میان رفت و دامنه فتنه آن چنان توسعه یافت که بزرگ ترین عالم جهان اسلام در آن عصر، شیخ طوسى [28] پس از اهانت هاى بسیار به جوار مرقد حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام، نجف اشرف مهاجرت کرد.

 

حوزه نجف

از آن تاریخ تا به حال نجف اشرف، پایگاه و مرکز تحقیقات و بررسى هاى علمى و مقر حوزه بزرگ شیعه گردید و محققان و نوابغ نامدارى را در مرور اعصار در خود پرورش داد[29] که آثار و تألیفات بزرگى را در رشته هاى مختلف از خود به یادگار گذاشتند و در همین عصر حاضر نیز از مفاخر عالم اسلام به شمار می روند.

 

حوزه حله

در کنار این حوزه، حوزه بزرگ دیگرى در عراق به نام حوزه حلّه [30] چهره درخشانى داشت اگرچه در استمرار و دوام، هم پایه حوزه نجف اشرف نگردید، اما در اعصارى که جلوه کرد، نامدارترین علماى اسلام و شیعه را به دنیا تحویل داد؛ ازجمله ابن ادریس حلی، محقق حلی، علامه فخرالمحققین و سید ابن طاووس.

 

حوزه حلب

حوزه دیگرى نیز در حلب ـ که یکى از شهرهاى [31] معروف سوریه است و برخى مشاهد شیعه در آن قرار داردـ وجود داشت که فقهاى بزرگ آن هنور هم شهرت دارند و تألیفاتشان مورد استفاده است.

 

حوزه جبل عامل

علاوه بر اینها حوزه جبل عامل در لبنان را نیز که تا امروز باقى است باید از حوزه هاى مهم شیعه برشمرد. از این حوزه نیز مردان بزرگى مانند شهید اول و شهید ثانی که هر دو صاحب آثار و تألیفات ارزنده اى مى باشند و آرای علمى آنها هم اکنون در محافل علمى مورد نظر است، برخاستند.

در تاریخ حالات علماى این حوزه، کتابى تألیف شده به نام امل الآمل فى علماء جبل عامل[32] که اخیراً طبع آن تجدید شده و مستدرکى هم بر آن نوشته شده است.

منطقه جبل عامل از زمانى که عثمان، ابوذر را به شام تبعید نمود تابه حال در ولایت و تشیع اهل بیت، پایدار مانده اند.[33]

حوزه هاى دیگرى نیز در مناطق شیعه نشین مانند یمن، بحرین، بعلبک، سبزوار، آوه،[34]و[35] کاشان، شیراز، هرات و مشهد مقدس، که اکنون نیز باعظمت بوده و با مدارس متعدد و شاید بالغ بر سه هزار طلبه [36] برقرار است، به وجود آمد.

و ازجمله «حوزه اصفهان» در عصر صفویه موقعیت بسیار درخشانى یافت که فلاسفه، حکما، فقها، محدثین، ریاضى دان ها و کیهان شناسان بزرگى از آن ظاهر شدند.

اجمالاً در غالب، بلکه تمام شهرهاى شیعه نشین کشورهاى اسلامى، حوزه هاى علمى کوچک و بزرگ برقرار بوده است.

 

حوزه سیار

و جالب این است که شیعیان تا آنجا در بسط علوم و اشاعه معارف پیش رفتند که براى اولین بار در جهان، «حوزه سیار» و «مدرسه سیار» تأسیس کردند. این مدارس سیار، تحت زعامت و رهبرى علمى علامه حلى بود.[37]

 

حوزه رى

چنان که از کتب تراجم استفاده مى شود، در قرن سوم و چهارم، رى نیز مقر یکى از حوزه هاى علمى شیعه بوده است. قریه دوریست (طرشت) ـ که هم اکنون جزء شهر تهران شده ـ مقر اصلى این حوزه بوده است. و ازجمله علماى بزرگ این حوزه شیخ ابوعبدالله جعفر بن محمد دوریستى بوده است که خواجه نظام الملک ـ بانى مدرسه نظامیه بغداد و نیشابورـ هر هفته دو روز براى استفاده از علوم و حوزه درس او، از رى به قریه طرشت مى رفت.[38]

 

الازهر و جامعه القرویین

ناگفته نماند که دو جامعه مشهور عالم اسلام به نام الازهر[39] در قاهره، پایتخت مصر و جامعه القرویین در فاس از شهرهاى مغرب از تأسیسات شیعه است که الازهر در سال 360 هجرى قمرى به امر المعزّ لدین الله [40] از خلفاى فاطمى مصر، بنا شد و دومى را ادریس بن ادریس حسنى علوى[41] بنا کرد.[42]

 

حوزه علمیه قم

یکى از حوزه هاى مهمى که به ملاحظه استمرار و تداوم و اینکه جمعى از اصحاب ائمه علیهم السلام در آن استاد بوده اند و در قرن دوم و سوم، تحت نظر امامان شیعه جریان داشته و بسیار مهم است، حوزه قم مى باشد.

حوزه قم در قرن دوم هجرى و به احتمالى در نیمه دوم قرن اول تأسیس گردید و تا عصر حاضر به موجودیت خود ادامه داده است.

این حوزه از آغاز تأسیس با ائمه علیهم السلام در ارتباط بوده و اساتید و مدرسان آن از شاگردان و اصحاب ائمه علیهم السلام بودند. مردان بزرگى که از این حوزه در قرن دوم، سوم و چهارم برخاستند از مشاهیر علماى شیعه به شمار مى روند.[43]

قم همواره مرکز علم، موطن و محل آمد و شد علما بود تا اینکه در سال 1340 هجرى قمرى، مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى [44] در این شهر مقیم گردید و به سرعت این شهر مرکز حوزه هاى ایران شد.

بعد از آنکه زعیم بزرگ و پیشواى شیعه، مرحوم آیت الله حاج آقا حسین طباطبائى بروجردى [45] در شهر قم اقامت گزید این حوزه شهرت جهانى یافت و جهان تشیع چشم به این حوزه دوخت.

این حوزه بعد از رحلت ایشان نیز به سرپرستى مراجع بزرگ، [46] همان مرکزیت را حفظ کرده و امروز بزرگ ترین حوزه علمى جهان تشیع و مرکز مبارزه و جهاد علیه باطل، استبداد، استضعاف و استکبار به شمار مى رود.

این حوزه در این اواخر به واسطه مجاهدات و مبارزاتى که علیه استعمار و صهیونیسم و به نفع مسلمانان دنیا، به خصوص آوارگان فلسطین و مسلمانان جنگ زده لبنان انجام داد و بالاخص در این چند سال که جنبش و انقلاب اسلامى ایران را پى ریزى و رهبرى کرد، بیش از پیش در جهان شهرت یافت و خبرهاى غیبى امام صادق علیه السلام از آینده این شهر، صورت وقوع یافت که از آن جمله فرمود:

«سَتَخْلُو کوفَهُ مِنَ الْـمُؤْمِنِینَ وَیأْرِزُ عَنْهَا الْعِلْمُ کمَا تَأْرِزُ الْحَیهُ فِی جُحْرِهَا ثُمَّ یظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَهٍ یقَالُ لَهَا قُمُّ، وَتَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ حَتَّى لَا یبْقَى فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّى الْـمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ، وَذَلِک عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَیجْعَلُ اللهُ قُمَّ وَأَهْلَهُ قَائِمِینَ مَقَامَ الْحُجَّهِ وَلَوْ لَا ذَلِک لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَلَمْ یبْقَ فِی الْأَرْضِ حُجَّهٌ فَیفِیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلاَدِ فِی الْـمَشْرِقِ وَ الْـمَغْرِبِ فَیتِمُّ حُجَّهُ اللهِ عَلَى الْخَلْقِ حَتَّى لَا یبْقَى أَحَدٌ عَلَى الْأَرْضِ لَمْ یبْلُغْ إِلَیهِ الدِّینُ وَالْعِلْمُ…».[47]

به زودى کوفه از مؤمنین خالى مى شود و از آن علم، جمع خواهد شد چنان که مار در سوراخ و لانه خود جمع مى گردد. پس علم در شهرى که به آن قم گفته مى شود ظاهر مى گردد و آن چنان معدن علم و فضل مى شود که در زمین مستضعفى در دین نخواهد ماند، حتى بانوان مستوره و مخدره، و این در وقت نزدیک شدن ظهور قائم ما واقع مى شود. خدا، قم و اهل آن را قائم مقام حجت قرار مى دهد. پس از آن علم به سوى شهرهاى مشرق و مغرب افاضه و انتشار مى یابد و حجت خدا بر خلق تمام مى گردد چنان که احدى باقى نمى ماند که دین و علم به او نرسیده باشد.

 


[1]. جمعه، 2.

[2]. مدینه شهرى است در شمال مکه که تقریباً نود فرسنگ از هم فاصله دارند، قبل از اسلام آن را «یثرب» و پس از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله «مدینه الرسول» نامیده شد. بعدها براى تخفیف «الرسول» آن را حذف کردند و «مدینه» گفتند.

[3]. گفتنى است که تدریس و بحث در زمینه مسائل دینى و علمى حتى در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله هم منحصر و محدود به مسجد النبى نبود و در خود مدینه مساجد دیگرى ولو کوچک و محدودتر از مسجد بزرگ نبوى فعالیت آموزشى داشتند. ر.ک: فاتحه العلوم، چاپ قاهره، ص19.

[4]. صحابه در اصطلاح به کسانى اطلاق مى شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله را در حال اسلام دیدار و مدتى درک محضر حضرتش را نموده باشند. گفته شده که تعداد اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله بیش از 114 هزار نفر بوده است که 100 هزار نفر آنان، کلام حضرت را هم شنیده اند. نیز ر.ک: الاصابه، ج1، ص4.

[5]. تابعین جمع تابعى در اصلاح علم درایه و رجال به کسانى مى گویند که خود پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدار نکرده باشند و یا اگر دیدار کرده در حال ملاقات مسلمانان نبوده ولى اصحاب آن بزرگوار را دیده و اسلام را درک و پذیرفته باشند. نیز ر.ک: ریحانه الادب، ج1، ص315.

[6]. تابعین تابعین به کسانى گفته مى شود که هیچ یک از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله را در حال اسلام ندیده باشند، اما تابعین را در حال اسلام ملاقات کرده باشند. نیز ر.ک: موسوعه حیاه التابعین وتابعیهم من کتب التراث، مقدمه.

[7]. توبه، 122. «و (هنگام جنگ) نباید مؤمنان همگى بیرون رفته، رسول را تنها بگذارند پس چرا از هر طایفه اى جمعى براى جنگ بیرون رفته، گروهى نزد رسول براى آموختن علم مهیا نباشند تا آن دانشى را که آموخته اند به قوم خود بیاموزند که قومشان هم شاید خداترس شده از نافرمانى خدا حذر کنند؟» [مخفى نماند که آیه کریمه به صورت دیگر نیز ترجمه و تفسیر شده است] 1. 1. بعضى چون مجاهد، جبائى، زمخشرى و طبرسى در جوامع الجامع، «نَفْر» در هر دو فقره از آیه شریفه را براى تحصیل علم گرفته اند. ر.ک: مجمع البیان، ج3، ص83؛ جوامع الجامع، ج2، ص92؛ الکشاف، ج2، ص322؛ روح المعانى، ج11، ص49.

[8]. نیز آیه شریفه نفر (آیه 122 سوره توبه) دلیل روشنى است بر بایستگى بنیان نهادن مراکز دین پژوهى و کانون هاى پرورشى مبلغان دینى و به تبع هم بر لزوم برنامه ریزى، مدیریت، پشتوانه مالى و… دلالت دارد.

[9]. اگر خواسته باشید این گروه را بشناسید مى توانید به طور نمونه به کتاب شیخ المضیره [محمود ابوریه] و کتاب ابوهریره [اثر سیدشرف الدین عاملى ] رجوع نمایید.

[10]. ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج1، مقدمه.

[11]. اشاره به آیه 3 از سوره بروج است.

[12]. احزاب، 45.

[13]. هود، 104.

[14]. ابن صباغ مالکى، الفصول المهمه، ص160.

[15]. عقاد، ابوالشهداء الحسین بن على علیه السلام، ص58.

[16]. نامبرده حافظ ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید ابن عقده زیدى همدانى کوفى (م. 332ق) است.

[17]. ر.ک: تاریخ الکوفه براقى، ص408؛ وسائل الشیعه، ج20، ص72؛ تاریخ الفقه الشیعى، ص35؛ الامام الصادق علیه السلام، از اسد حیدر، ج1، ص67؛ الارشاد، ص271.

[18]. جابر بن حیان ـ برحسب آنچه در ترجمه و شرح زندگى او نوشته اندـ هزار کتاب تألیف دارد که برخى از آنها در کتابخانه پاریس موجود است [مؤلف محترم در اثر جداگانه به معرفى جابر بن حیان پرداخته است و بنده نیز کتابى با عنوان «جابر بن حیان پدر شیمى» تألیف کرده ام که در قم به چاپ رسیده است].

[19]. در سال 36 هجری قمری امیرالمؤمنین علیه السلام به کوفه منتقل شد. ر.ک: الاخبار الطوال، ص152؛ تاریخ یعقوبى، ج2، ص130؛ تاریخ طبرى، ج3، ص102.

[20]. نامبرده حسن بن على بن زیاد وشاء از اصحاب امام رضا علیه السلام و از محدثان بزرگ است و سخن خود را درباره مسجد کوفه و درس امام صادق علیه السلام در آنجا براى ابن عیسى قمى نقل کرده است. ر.ک: رجال نجاشى (ترجمه الوشاء)، ص31؛ اعیان الشیعه، ج1، ص661.

[21]. شیخ مفید (336 یا 338ـ413ق) محمد بن محمد معروف به ابن معلم، بنیانگذار شیوه اجتهادى در فقه امامیه و از سرآمدان و فرهیختگان عرصه دانش کلامى و پدیدآورنده آثار ماندگار در زمینه هاى مختلف علوم اسلامى است. شیخ طوسى علیه الرحمه درباره وى گفته است: «او نزدیک به دویست تألیف دارد». از سوى دانشمندان شیعه و سنى توثیق شده است.

[22]. نامبرده محدث نامى و فقیه مشهور شیعه محمد بن یعقوب بن اسحاق، معروف به کلینى (م. 329ق) است که نجاشى درباره اش مى نویسد: او در عصر خود، شیخ و پیشواى شیعه در رى بود و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیش از همه مورد اعتماد است. کلینى از محضر پنجاه استاد بهره برد و خود شاگردانى تربیت کرد. کلینى مؤلف نخستین کتاب از کتب اربعه شیعه مى باشد. همگان بر وثاقت و امانتدارى وى اذعان دارند. شرح حال شیخ در منابع رجالى و تاریخى بسیارى آمده است.

[23]. کتاب شریف کافى مهم ترین مرجع استنباطات فقهى و عقیدتى است که در هشت جلد چاپ شده است و مشتمل بر 16199 حدیث مى باشد که نویسنده براى تألیف آن بیست سال وقت گذاشته است.

کافى سه بخش دارد: اصول، فروع، روضه. دانشمندان شیعه بر کافى شروح و حواشى چندى نگاشته اند. ر.ک: الذریعه، ج13، ص26ـ28؛ مقدمه کافى، ص30ـ34.

[24]. نواب خاصه عبارتند از: ابوعمر عثمان بن سعید عمروى، ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمروى، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى، ابوالحسن على بن محمد سمرى.

خاندان نوبختى یکى از خانواده هاى اصیل ایرانى است که داخل اسلام شدند و به مذهب تشیع گراییدند و هم از جهت ترویج علوم، معارف و هم از حیث حمایت از دین و دفاع از مذهب موجب تقویت بنیه اسلام شدند. درباره خاندان نوبختى ر.ک: خاندان نوبختى، عباس اقبال آشتیانى، انتشارات طهورى، تهران، 1357 شمسی، و تاریخ تشیع، ج2، ص181 به بعد؛ آل نوبخت، عباس اقبال، ترجمه به عربى على هاشم اسدى، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوی؛ تاریخ علوم اسلامى، ص49.

[25]. شاپور بن اردشیر (336ـ416ق) دانشمند بزرگ و مردى با کفایت و درایت و وزیر کاردان و شایسته و شیعه مذهب بود. شاعران بسیارى مدحش کرده اند ازجمله ابوالعلاى معرى. ر.ک: وفیات الاعیان، ج1، ص199- 200.

[26]. این کتابخانه در محل شیعه نشین کرخ بغداد به گونه «بیت الحکمه» ـ که به وسیله هارون الرشید ساخته شده بودـ در سال 383 قمری احداث شد. ر.ک: المنتظم، ج15، ص172.

محمد کرد على کتاب هاى آن را بالغ بر ده هزار جلد از نفیس ترین آثار بر شمرده. ر.ک: خطط الشام، ج6، ص185؛ کتاب و کتابخانه در اسلام از کاظم مدیر شانه چى، ص84 به بعد.

[27]. ابن مقله نامش محمد و کنیه اش ابوعلى است و از مشاهیر وزرا و خطاطان بوده، خط بدیع «نسخ» را اختراع کرده و شهرت فوق العاده اى دارد. نیاکانش اهل فارس بودند شاعر گوید:

فصاحه سحبان وخطّ ابن مقله      لو اجتمعت فی المرء والمرء

 مفلس وحکمه لقمان وزهد ابن ادهم     فلیس له قدر بمقدار درهم

ر.ک: الاعلام، ج6، ص273؛ ریحانه الادب، ج8، ص227؛ معجم المؤلفین، ج10، ص319؛ لغت نامه دهخدا، ج1، ص312؛ مجله الاستاذ، مجلد 5، ص197ـ222؛ مقاله ابتسام مرهون صفار، عنوان: ابن مقله و زیاده الخط العربى.

[28]. زعیم شیعه جعفرى بنیانگذار حوزه نجف، شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن بن على طوسى (385ـ460ق) از ستارگان درخشان و یکى از بزرگ ترین فقها و مجتهدان شیعه است که در حدیث، فقه، اصول، تفسیر، کلام و رجال سرآمد روزگار بود و در طوس خراسان (در سال 385ق) دیده به جهان گشود، و در سال 408 قمری به عراق کوچ کرد و در آن سامان از درس شیخ مفید و سید مرتضى استفاده کرد و درخشید. بعد از سید مرتضى مشعل دار شیعه شد. کتاب هاى فراوانى در علوم مختلف (500 جلد) به رشته تحریر در آورد و کرسى درس داشت. در علم و عمل جامع کمالات انسانى بوده است. دو کتاب از چهار کتاب معتبر و مهم شیعه که در استنباط احکام دین مأخذ و مرجع است، تألیف اوست. شیخ در سال 425 قمری در سن 75 سالگى به رحمت ایزدى پیوست و بنابر وصیتش، در خانه اش به خاک سپرده شد. بعدها با تبدیل آن خانه به مسجد، مرکز تدریس و عبادت قرار گرفت.

[29]. علامه سیدمحمد غروى از قرن پنجم هجرى تاکنون بیش از هزار و صد عالم و دانشمند نامى را که در نجف به تحصیل و تدریس مشغول بوده اند نام برده است ر.ک: مع علماء النجف الاشرف، ج1 و 2.

[30]. حوزه حله در سده ششم پررونق بوده است.

[31]. حلب دومین شهر پرجمعیت سوریه است که امروز در شمال جمهورى سوریه واقع است و بارها از طرف سلسله هاى مختلف، مرکز حکومت بوده است.

[32]. نام این کتاب «امل الآمل فى علماء جبل عامل» یا «تذکره المتبحّرین فى العلماء المتأخرین» اثر محمد بن حسن بن على عاملى معروف به شیخ حر عاملى است که در دو بخش تنظیم شده است: بخش اول کتاب دربردارنده شرح زندگانى علماى جبل عامل، و بخش دوم آن به زندگى علماى غیر عاملى پس از شیخ طوسى اختصاص یافته است. تنى چند از رجالیان و محققان بر آن، «استدراک»، «تکمله» و «تتمیم» نگاشته اند که ما نام همه آنها را در کتاب «درآمدى بر منبع شناسى تراجم علماى شیعه» آورده ایم.

[33]. ر.ک: خطط الشام، ج6، ص126، مکتبه النورى دمشق؛ تاریخ الشیعه؛ دائره المعارف الشیعیه، ج12، ص21؛ امل الآمل، ج1، ص13؛ اعیان الشیعه، ج1، ص25؛ موسوعه طبقات الفقهاء، ج2، ص383؛ جبل عامل فى التاریخ، ج1، ص54؛ ابوذر الغفارى از شیخ محمد جواد آل فقیه، ص78.

[34]. در معجم البلدان، ج3، ص179 مذکور است که در آوه کتابخانه اى وجود داشته که در دنیا از آن بزرگ تر نبوده است.

[35]. به گزارش کتاب النقض چندین مدرسه مهم در آوه وجود داشته است. درباره تاریخ این شهر ر.ک: مرورى بر جغرافیاى تاریخی آوه: مهد تشیع در ایران از محسن الویرى، ص199؛ آوه دومین کانون تشیع در ایران از حسن جلالى عزیزیان.

[36]. اکنون تعداد طلاب مدارس مشهد به مراتب بیش از این رقم است. آمارهایى که در این نامه آمده است تقریبى است و مربوط به قبل از پیروزى کامل انقلاب اسلامى است. اکنون بحمد الله پس از سیزده سال که از پیروزى انقلاب اسلامى مى گذرد در اکثر شهرهاى ایران و حتى در بعضى قصبات و روستاها هم، حوزه علمیه تشکیل شده است [افزوده مؤلف محترم، براى چاپ اول کتاب، انتشارات جامعه مدرسین، 1370ش ].

[37]. حوزه سیار یا مدرسه سیار سلطانى حوزه اى بود متحرکه در قرن هشتم هجرى که به فرمان الجایتو تأسیس گردید و با لشکر سلطان محمد خدابنده در حرکت بود؛ زیر چادرها حلقه هاى درسى تشکیل مى گردید و در هر مکان که سپاهیان سلطان اقامت داشتند این حوزه علمیه نیز مستقر مى گردید. در این مدرسه سیار، علماى بزرگ چون شیخ جمال الدین حسن بن مطهر و نظام الدین عبدالملک و نورالدین تسترى و عضدالدین آوجى و سیدبرهان الدین عبدى تدریس مى کردند و طلاب در تحصیل علم کوشش مى نمودند. ر.ک: تاریخ الجایتو، ص108 از قاشانى؛ شیعیان از سقوط بغداد تا ظهور صفویه، ص194 به بعد؛ دایره المعارف تشیع، ج6، ص577؛ تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اسلام، ص137؛ مجمع التواریخ، حافظ ابرو، ج3، ص237، نسخه ملک. علامه در آخر بعض مجلات «تذکره الفقهاء» نوشته است کتبه بمدرسه السیاره بمراغه.

[38]. علاوه بر قریه طرشت در خود شهر رى ـ چنان که در «مجالس المؤمنین» مذکور است ـ چند مدرس شیعى وجود داشته که حائز اهمیت بوده اند.[ عبدالجلیل رازى در النقض، ص47، تعداد پانزده مدرسه شیعى را در رى نام برده است].

[39]. لغت نامه دهخدا؛ دائره المعارف فرید وجدى؛ المنجد فى الاعلام، واژه «فطم» و «زهر»؛ دول الشیعه فى التاریخ از محمد جواد مغنیه؛ آثار الشیعه الامامیه؛ همبستگى مذاهب اسلامى، ص389؛ تاریخ دانشگاه هاى بزرگ اسلامى، ترجمه آذر میدخت مشایخ فریدنى، ص2، 16، 23.

[40]. گرچه معزّ فاطمى مردى دانشمند، خردمند، هوشیار، دانا و سخنور و شجاع و عدالت گستر بود و به تدبیر و محکم کارى در امور دولتى معروف و شخصیتى فرهنگ دوست و ادب پرور (الکامل، ج8، ص74؛ فاطمیان در مصر از عبدالله ناصرى طاهرى) اما دانشگاه الازهر را جوهر صیقلى فرمانده لشکر یا کاتب خلیفه فاطمى در سال 359 هجری بنا کرد. ر.ک: الازهر فى الف عام از محمد عبدالمنعم خفاجی، ج1، ص15؛ تاریخ دانشگاه هاى بزرگ اسلامى، ص77؛ تاریخ تعلیم و تربیت در ایران و اسلام، ص121.

[41]. ادریس دوم زمامدار نابغه شیعه شهر زیباى فاس را در سال 193 احداث و پس از تکمیل پایتخت کشور خود نمود. این شخصیت عالیقدر در سال 213 در سن سى و شش سالگى بدرود زندگى گفت. ر.ک: دولت هاى شیعه در طول تاریخ؛ الشیعه والتشیع. درباره جامع قرویین در فاس. ر.ک: تاریخ دانشگاه هاى بزرگ اسلامى، تألیف عبدالرحیم غنیمه، ترجمه دکتر نورالله کسایى، ص73.

[42]. ادریس، در سال 213 هجری وفات کرد.

[43]. حوزه علمیه قم در عصر على بن بابویه (متوفاى 329ق) به قدرى وسعت و عظمت داشته است که از مجلسى اول در کتاب لوامع صاحبقرانى، ج1، ص477 نقل شده است که: در عصر ابن بابویه دویست هزار نفر محدث در قم بوده اند.

[44]. مرحوم آیت الله العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى (1276ـ1355ق) از بزرگان فقها و استاد مراجع تشیع عصر ما به حساب مى آمد. از شاگردان برجسته آیات عظام: سیدمحمد فشارکى و میرزا محمدتقى شیرازى و میرزاى بزرگ شیرازى و آخوند خراسانى بود. در سال 1322 به قصد زیارت به شهر مقدس قم آمد و در آنجا به اصرار علما و فقها اقامت گزید و حوزه را تأسیس کرد.

در حوزه درس این مرجع عالیقدر و زعیم بزرگوار فقهاى برجسته و عالمان وارسته اى پرورش یافته اند که در کتاب «دست پروردگان آیت الله مؤسس» نام آنان آمده است. ایشان آثارى چون «درر الفوائد» و «الصلاه» را تألیف و مراکز عام المنفعه اى را بنیاد نهاد. آن بزرگ مرد طبق نقل آیت الله سیداحمد زنجانى در «الکلام یجرّ الکلام»، ص106 در کثرت علم و حدّت ذهن [تیزفهمى ] و دقت نظر و قوه فکر و حسن تقریر، کم نظیر بود. پس از رحلت، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها دفن شد.

ر.ک: مجله نور علم، مقاله این بنده؛ آینه دانشوران، ص21ـ42؛ گنجینه دانشوران، ج1، ص281؛ آیت الله مؤسس؛ مکارم الآثار، ج6، ص2118؛ علمای معاصرین، 176ـ178؛ معجم رجال الفکر والادب فى النجف؛ ریحانه الادب، ج1، ص66.

[45]. آیت الله العظمى حاج آقا حسین طباطبائى بروجردى (1292ـ1380ق) در بروجرد به دنیا آمد. از هفت سالگى شروع به تحصیل کرد و در بروجرد و اصفهان و سرانجام در عتبات مراتب عالى تحصیل را گذراند و صاحب اجازه اجتهاد شد و به زادگاهش بازگشت و به تدریس و تألیف کتاب پرداخت و پس از ارتحال آیت الله مؤسس، مرجع تقلید اهالى غرب و جنوب ایران و قسمتى از عراق و خراسان شناخته شد تا اینکه در سال 1364 از سوى علماى قم به حوزه قم دعوت شد و اداره حوزه را عهده دار و استاد فقها و مجتهدین شد. او در فقاهت مبتکر شیوه اى جدید، در رجال و حدیث، صاحب سبک بود و مرجع عام شیعه شد.

آثار وى به ده ها مسجد، مدرسه، کتابخانه، حسینیه و حمام سر مى زند.

ایشان پس از عمرى بابرکت بدرود حیات گفت و در مسجد اعظم که خود بانى آن بود دفن شد. والسلام علیه یوم ولد ویوم مات ویوم یبعث حیاً، وحشره الله مع أجداده الطاهرین.

ر.ک: آینه دانشوران، ص74؛ زندگانى حضرت آیت الله چهارسوقى، ص160؛ چشم و چراغ مرجعیت؛ اختران تابناک، ص192؛ اجازه کبیره، ص51؛ شکوه فقاهت؛ مجله نور علم، ش12، مقاله نگارنده؛ الگوى زعامت؛ دایره المعارف تشیع، ج3، ص196؛ حوزه ش44ـ43.

[46]. آیت الله سیدمحمد حجت کوه کمرى (1310ـ1372ق) از علماى برجسته و از شاگردان حضرات آیات سیدمحمدکاظم یزدى، شریعت اصفهانى، سیدمحمد فیروزآبادى، سیدابوتراب خوانسارى و دیگران بود که در سال 1349 قمری پس از بازگشت از نجف در قم رحل اقامت افکند و ضمن حضور در درس آیت الله مؤسس، خود به تدریس مى پرداخت و شاگردانى مبرز تربیت کرد و همواره مورد توجه آیت الله مؤسس بود.

او مؤسس مسجد و مدرسه مبارکه حجتیه است و پس از ارتحال طبق وصیت در مدرسه حجتیه به خاک سپرده شد.

ر.ک: زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج3، ص82ـ81؛ مجله نور علم، ش10، ص85؛ آینه دانشوران، ص169؛ دانشوران قم، ص146.

آیت الله سیدصدرالدین صدر (1299ـ1373ق) از شاگردان آخوند خراسانى و از مراجع بزرگوار تقلید و اساتید حوزه و نویسنده و شاعر بود که به دعوت آیت الله مؤسس براى تقویت حوزه تازه تأسیس قم از مشهد مقدس به قم رفت و در شهر جهاد و اجتهاد به تدریس و تألیف پرداخت. از او کتاب هاى ارزشمندى بر جاى مانده است. پس از رحلت در روضه منوره حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دفن گردید. ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج1، ص329ـ326؛ آینه دانشوران، ص165؛ مجله نور علم، ش7؛ مفاخر اسلام، ج13، ص79.

مرحوم آیت الله سیدمحمدتقى خوانسارى (1305ـ1371ق) از علماى پارسا و اساتید حوزه قم بود که نزد آیات عظام آخوند خراسانى و سیدمحمدکاظم یزدى کسب فیض کرد و در جنگ با استعمار بریتانیا شرکت داشت و به اسارت گرفته شد و پس از آزادى در سال 1337 بنا به پیشنهاد آیت الله مؤسس به قم رفت و در آن سامان به تدریس و تألیف پرداخت و یکى از مراجع تقلید شیعه بود. وى در ملى شدن صنعت نفت، نقش عمده اى داشت و در انتخابات مجلس در سال 1371 و مبارزه علیه کشف حجاب نیز حضور داشته است. نماز باران ایشان معروف است. ر.ک: گنجینه دانشمندان، ج1، ص321- 326؛ آینه دانشوران، ص168؛ جغرافیاى خوانسار، ص216؛ نماز باران و برپاکنندگان آن؛ سیدمحمدتقى خوانسارى بر چشمه ساران؛ مجله نور علم، ش6، ص98 مقاله این بنده.

[47]. نگارنده، منتخب الاثر، ص443؛ [مجلسی، بحار الانوار، ج60، ص213].

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وبسایت منتشر خواهد شد.